چند دقیقست نشستم اینجا که یه چیزی بنویسم...ترجیح میدم یه چند روز یه مرض درست حسابی می گرفتم که بگم واسه اینه که اینجوریم و با یه مشت قرص حله...البته الآنم با یه مشت قرص میشه حلش کرد... چی میگم! سه چهار روزی یه مرض تخمی گرفتم ...حالت تهوع و سرگیجه...که دوایی هم نداره جز این که یه کم درست غذا بخورم... رو به بهبودم چون دوباره نسبت به همه دارم سر میشم...هر چی کمتر اذیت شی حالت بهتره دوستام فردا میرن نمایشگاه کتاب... من ازش بیزارم... شلوغیش منو میریزه به هم... هر چند هفته...لذت گشت زدن تو قفسه کتاب فروشیا ....نشستن رو نیمکتو خوندن چند خط و نگاه انداختن به کتابای جدید...نه...اصلا حاضر نیستم با نمایشگاه عوضش کنم... این نقاشی رو دوست دارم ... .... از:Gustave Dore
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesارديبهشت 1391فروردين 1391 اسفند 1390 AuthorsfaegheLinks
ردیاب خودرو
Specific![]() ![]() ![]() LinkDump
حمل ماینر از چین به ایران |